Web Analytics Made Easy - Statcounter

مشروح گفتگو را در ادامه می خوانید:

چندی پیش شاهد سخنان اگر نگوییم بی سابقه اما کم سابقه از علی باقری ، معاون سیاسی وزیر خارجه در نقد مخالفت بی اصول با مذاکره و تبدیل آن به مجرایی برای تامین منافع ملی بودیم. به نظر شما مخاطب این سخنان باقری با توجه به طیف سیاسی که او در گذشته به آنها تعلق داشته چه کسانی هستند؟ در دولت قبل گفته می شد که مخالفت با مذاکره به دلیل مخالفت با جریان سیاسی است که دولت حسن روحانی به آن تعلق داشت، اما در دو سال گذشته شاهد کارشکنی هایی در این امر در همین دولت ابراهیم رئیسی هم بودیم، به نظر شما ریشه این مخالفت در داخل چیست؟

شکی نیست که در ایران رقابت‌های جناحی همواره تاثیر منفی بسزایی بر سیاست خارجی و روند مذاکرات داشته است.

بیشتر بخوانید: اخباری که در وبسایت منتشر نمی‌شوند!

در دولت حسن روحانی نیز - بیش از هر دولت دیگری - این کارشکنی‌های جناحی به صورت علنی قابل مشاهده بود. اما مخالفت‌ها و کارشکنی‌ها فقط محدود به رقابت‌های «جناحی» در صحنه رسمی سیاست داخلی نیست. اگر به لایه عمیق‌تر ماجرا نگاه کنیم، به نظر می‌ٰرسید کسانی که در ایران با اصل مذاکره مخالف هستند - یا با اِعمال فشارهای گوناگون به تیم مذاکره‌کننده به نحوی در روند دیپلماسی کارشکنی می‌کنند - بر سه دسته قابل تقسیم هستند:

اول، کسانی که واقعاً به دلیل تعلقات ایدئولوژیک و عقیدتی با هرگونه تعامل با آمریکا و غرب مخالف هستند و اصولاً مقوله «مذاکره» را با مقوله «مقاومت» در تضاد می‌دانند؛

دوم، کسانی که پیوند راهبردی با روسیه را تنها راه پیش روی کشور می‌دانند و همواره - در راستای تقویت رابطه انحصاری با مسکو - مانعِ عادی‌سازی روابط ایران و غرب می‌شوند؛

سوم، کسانی که از تداوم تحریم‌ها سودهای اقتصادی کلان می‌برند و طبیعتاً بر سر راه مذاکره‌کنندگان مانع‌تراشی می‌کنند.

معتقدم اظهارات اخیر آقای دکتر باقری هر سه گروه را در برمی‌گیرد.

 بسیاری از سخنان علی باقری استقبال کردند- هرچند با طعنه- اما به نظر می رسد که مشکل امروز ما این بیانیه های سیاسی نیست، بلکه آنچه مهم است پذیرش مسئولیت مذاکرات و بالطبع، نتیجه آن است؛ چیزی که در دولت قبل وجود داشت و شاید یکی از دلایل به ثمر رسیدن برجام هم همین خصوصیت در وزیر خارجه و رئیس جمهور قبل بود. به نظر نمی رسد که در این دولت کسی حاضر به پذیرش مسئولیت مذاکرات و ماحصل آن و دفاع از آن باشد. دلیل آن را در چه می دانید و تبعات آن برای پروسه رفع تحریم چیست؟

در اینجا اشاره‌ام به آقای دکتر باقری و تیم مذاکره‌کننده و دستگاه دیپلماسی کشور نیست؛ چرا که مسئولیت سنگینی بر دوش دارند و لازم است آن‌ها را از مسائل سیاسی مصون نگه داشت تا راحت‌تر به مأموریت خود بپردازند.

اما دلیل اینکه برخی مسئولین یا جریان‌های سیاسی همسو با دولت کنونی فاصله خود را با روند احیای برجام یا انعقاد یک قرارداد جدید حفظ کرده‌اند این است که آن‌ها در دولت قبل برخی «ایراداتی» به برجام وارد ‌می‌کردند که امروز در عمل می‌بینند واقعاً «ایرادِ برجام» نبوده و خود نیز در یافتن یک فرمول جایگزین ناکام مانده‌اند.

در واقع، آن‌ها ایراداتی که به ساختار روابط بین‌الملل و حقوق بین‌الملل وارد است را به «برجام» و ضعف تیم دولت قبل نسبت می‌دادند و امروز خود در عمل با همان موانع ساختاری رو به رو شده‌اند؛ بی آنکه بتوانند فراتر از آنچه دولت قبل به دست آورده بود چیزی به دست بیاورند.

به عنوان مثال، سال‌ها از اینکه برجام «ضمانت اجرایی» ندارد گلایه می‌کردند و دولت قبل را بابت آن شماتت می‌کردند، و امروز خود در صحنه عمل به وضوح می‌بینند این «نقص» واقعاً از متن برجام یا ضعف تیم قبلی نبوده، بلکه یک نقص «ساختاری» در نظام بین‌المللی کنونی است که همه کشورها -از جمله ایران- با آن درگیر هستند!

یا اینکه سال‌ها دلیلِ خروج دولت ترامپ از برجام را «ضعیف بودنِ متن برجام» یا «شیوه مذاکرهٔ» تیم دکتر ظریف می‌خواندند، و حال خود در صحنهٔ عمل متوجه شده‌اند در نظام سیاسی/حقوقی آمریکا هیچ دولتی نمی‌تواند دولت بعدی خود را به پایبندی به یک قرارداد «ملزم» سازد و برای ایجاد ثبات در توافق یک راه‌حل سیاسی پایدار لازم است.

یا اینکه سال‌ها از اینکه بخش خصوصی و بانک‌های خارجی تمام و کمال با ایران همکاری نمی‌کنند گلایه می‌کردند و این را نیز ناشی از ضعف برجام و دولت قبل می‌خواندند، و امروز در صحنه عمل به وضوح می‌بینند که نمی‌شود - حتی در صورت رفع کامل تحریم‌ها - بخش خصوصی را به کار با ایران وادار کرد؛ و ترغیبِ بخش خصوصی به همکاری نیز مستلزم برخی اصلاحات زیرساختی است که از دولت قبل دریغ داشتند.

در واقع، جریان مخالف برجام اسیر نقدهای غیراصولی و بعضاً غیرمنصفانه خود به این توافق شده و به همین خاطر هم از مسئولیت احیای برجام در ظاهر فاصله می‌گیرد.

اخیرا سه کشور اروپایی حاضر در برجام اعلام کردند که قصد ندارد تحریم‌های موشکی علیه ایران را بعد از ۱۸ اکتبر ۲۰۲۳ رفع کنند. . فکر می کنید چرا سه کشور اروپایی در این مقطع دست به چه تصمیمی گرفتند؟

حقیقت این است که روابط ایران و اروپا از سال گذشته به شدت تیر شده و موضع اروپا نسبت به ایران - حتی در مواقعی در مقایسه با آمریکا - بسیار تندتر شده است. در واقع، از یک سو شائبه همکاری نظامی ایران با روسیه در جنگ اوکراین و همچنین فضایی که بعد از اعتراضات سال گذشته ایجاد شد اروپا را به اتخاذ سیاست‌های تندتر سوق داده؛ و از سوی دیگر، شکافی که پیش از این میان آمریکا و اروپا در قضیه برجام وجود داشت به طرز قابل ملاحظه‌ای کم شده است.

در این راستا، حتماً به یاد دارید که در سال ۲۰۲۰، زمانی که دولت ترامپ می‌خواست شورای امنیت را به تمدید تحریم‌های تسلیحاتی سازمان ملل علیه ایران وادار سازد، همین کشورهای اروپایی به جانبداری از ایران در مقابل او ایستادند و - علیرغم اینکه مقاومت‌شان می‌توانست تبعات سیاسی مهمی در روابط دوجانبه‌شان با واشنگتن داشته باشد - شکست مفتضحانه‌ای به دولت ترامپ تحمیل کردند. اما امروز، کیفیت روابط تغییر کرده و کشورهای اروپایی سیاست تندتری پیش گرفته‌اند.

بالطبع، بخشی از تصمیم آن‌ها نیز مربوط به سیاست داخلی آن‌هاست، چرا که مقامات اروپایی غالباً گمان می‌کنند در صورت رفع تحریم‌های ایران در حوزه نظامی قطعاً در داخل کشورهایشان به انفعال در برابر «شریک روسیه» متهم خواهند شد و از این رو حاضر نشدند بابت رفع این تحریم‌ها هزینه سیاسی بپردازند. البته حقیقت این است که دولت ایران نیز نتوانسته در طی این دو سال گذشته در برابر هجمه تبلیغاتی مبنی بر مشارکت نظامی ایران در جنگ اوکراین به صورت موثری خود را از این اتهام مبری سازد.  

کشورهای اروپایی مدعی هستند که این اقدام آنها در چارچوب حقوق تعیین شده برای کشورهای عضو برجام است. پاسخ حقوقی شما با توجه به متن توافق و قطعنامه به این ادعا چیست؟ فکر می کنید این اقدام چه تاثیری در روند کلی و البته متوقف شده مذاکرات برای احیای برجام بگذارد؟

استدلال حقوقی اروپایی‌ها در این باره قابل قبول نیست. اقدامات جبرانی یا اصلاحی ایران وفق برجام صورت گرفته و اهرمی است که در ماده ۳۶ برجام به ایران داده شده تا بتواند - در صورت عدم پایبندی طرف مقابل به تعهداتش - از آن‌ برای وادار کردن آن‌ها به بازگشت به وظایف‌شان استفاده کند. اینکه اروپا در مقابل این اقدامات اصلاحی ایران (Remedial measures) دست به اقدام متقابل بزند و بیش‌ از پیش تعهدات خود را نقض کند هیچ توجیهی ندارد! به بیان عامیانه، برجام به ایران این اجازه را داده تا در صورت نقض تعهدات طرف مقابل «همه یا بخشی از تعهدات خود» را تعلیق کند تا طرف مقابل بر سر عقل بیاید! حال، به جای اینکه کشورهای اروپایی در برابر این اقدام اصلاحی و قانونی ایران واکنش سازنده‌ای از خود نشان دهند، اقدام ایران را به مثابه «نقض برجام» تلقی کرده‌اند و در واکنش به آن به نقض بیش‌تر تعهدات خود روی آورده‌اند!

در واقع، واکنش آن‌ها بیش از اینکه پایه و اساس «حقوقی» داشته باشد، یک واکنش «سیاسی» است. البته، در عمل عدم پایبندی کشورهای اروپایی به ملزومات قطعنامه ۲۲۳۱ در این حوزه،‌ از نظر حقوقی تاثیر چندانی بر مراودات نظامی ایران با سایر کشورها نخواهد داشت. چرا که این تحریم‌ها همچنان از منظر شورای امنیت برداشته خواهد شد و سایر کشورها نیز دیگر ملزم به رعایت محدودیت‌های پیشین نخواهند بود. کشورهای اروپایی برای تداوم این تحریم‌ها مجبور هستند محتوای آن را در نظام حقوق داخلی خود مصوب کرده و به قانون داخلی تبدیل کنند و این قانون فقط دربرگیرنده روابط خودشان با ایران خواهد بود. یعنی حداقل تا کنون هیچ نشانه‌ای وجود ندارد که این قوانین قراراست تاثیر فراسرزمینی داشته باشد به شکلی که مراودات ایران با سایر کشورها را نیز تحت تاثیر قرار دهد.

در واقع، در صورتی اقدام اخیر اروپا بر مراودات نظامی ایران تأثیر خواهد داشت که کشورهای اروپایی در تصویب قانون داخلی خود علیه کشورهایی که احیاناً قصد همکاری با ایران در این حوزه را دارند «تحریم‌های ثانویه» در نظر بگیرند، که بعید به نظر می‌رسد.  

سه کشور اروپایی اعلام کردند که فعلا قصد فعال سازی مکانیسم ماشه را ندارند. فکر می کنید این وضعیت با توجه به فضای سیاسی موجود میان ایران و غرب تا چه اندازه قابل تمدید باشد؟

این وضعیت حداکثر تا اکتبر ۲۰۲۵ - یعنی زمان انقضای خودکار قطعنامه ۲۲۳۱- قابل تمدید است. در واقع،‌ اگر تا آن زمان هیچ توافقی میان ایران و آمریکا در پرونده هسته‌ای صورت نگیرد، به احتمال زیاد کشورهای اروپایی عضو برجام - پیش از انقضای قطعنامه ۲۲۳۱ که منجر به خروج پرونده ایران از شورای امنیت می‌شود - به سازوکار موسوم به «ماشه» متوسل خواهند شد تا خود را از اهرم‌ «شورای امنیت» و قطعنامه‌های تحریمی پیشین آن محروم نسازند. البته، در مقابل چنین اقدامی، ایران نیز به احتمال قوی از پیمان NPT خارج خواهد شد و طرفین وارد یک روند تصاعدی تنش‌افزایی خواهند شد که به نفع هیچ‌یک از آن‌ها نیست.

 امروز با توجه به تحولات بین المللی تاثیر گذار بر رابطه ایران و غرب، وضعیت توسعه برنامه هسته ای ایران تا چه اندازه سخن گفتن از احیای برجام اولیه منطقی و مهم تر از آن ممکن باشد؟

 گمان می‌کنم با توجه به آغاز فصل انتخاباتی در آمریکا، احیای برجام (به شکل گذشته) میسر نخواهد بود. در واقع، ایران به یک توافق موقت - که تاثیر اقتصادی قابل توجهی نداشته باشد - تن نخواهد داد؛‌ و دولت بایدن نیز حاضر نیست در این فصل انتخاباتی بابت احیای برجام با لابی اسرائیل و کنگره و حزب جمهوریخواه درگیر شود و هزینه سیاسی بپردازد. در نتیجه، تنها فرمولی که باقی‌ می‌ماند فرمول تنش‌زدایی تدریجی در کانون‌های متعدد تنش میان دو کشور است تا احیاناً فضای مساعد برای یک توافق مدون مهیا شود.

در این راستا،‌ به نظر می‌رسد دو طرف تصمیم گرفته‌اند - به دور از تشریفات حقوقی - گام‌های متقابلی بردارند که می‌توان آزادی زندانیان دو طرف، آزادی‌سازی برخی دارایی‌های ایران، تعدیل فعالیت‌های هسته‌ای ایران و کاهش سطح تنش در حوزه نظامی را نشانه‌های قابل مشاهده آن تلقی کرد.

311311

برای دسترسی سریع به تازه‌ترین اخبار و تحلیل‌ رویدادهای ایران و جهان اپلیکیشن خبرآنلاین را نصب کنید. کد خبر 1814165

منبع: خبرآنلاین

کلیدواژه: رضا نصری مذاکرات وین مکانیسم ماشه کشورهای اروپایی احیای برجام نظامی ایران شورای امنیت سال گذشته تحریم ها دولت قبل

درخواست حذف خبر:

«خبربان» یک خبرخوان هوشمند و خودکار است و این خبر را به‌طور اتوماتیک از وبسایت www.khabaronline.ir دریافت کرده‌است، لذا منبع این خبر، وبسایت «خبرآنلاین» بوده و سایت «خبربان» مسئولیتی در قبال محتوای آن ندارد. چنانچه درخواست حذف این خبر را دارید، کد ۳۸۶۹۷۱۲۰ را به همراه موضوع به شماره ۱۰۰۰۱۵۷۰ پیامک فرمایید. لطفاً در صورتی‌که در مورد این خبر، نظر یا سئوالی دارید، با منبع خبر (اینجا) ارتباط برقرار نمایید.

با استناد به ماده ۷۴ قانون تجارت الکترونیک مصوب ۱۳۸۲/۱۰/۱۷ مجلس شورای اسلامی و با عنایت به اینکه سایت «خبربان» مصداق بستر مبادلات الکترونیکی متنی، صوتی و تصویر است، مسئولیت نقض حقوق تصریح شده مولفان در قانون فوق از قبیل تکثیر، اجرا و توزیع و یا هر گونه محتوی خلاف قوانین کشور ایران بر عهده منبع خبر و کاربران است.

خبر بعدی:

خروج والیبال ایران از مسیر رشد

بهروزعطایی که باتجربه‌ترین مربی لیگ برتری است درگفت‌وگو با جام‌جم ازقهرمانی درلیگ برترمی‌گوید وازنقش ستاره‌های مختلف در والیبال ایران و والیبال مدرن جهان.  فولاد برای دومین بار قهرمان لیگ برتر شد. این قهرمانی با چه ویژگی‌هایی به دست آمد؟
تیم فولاد شش، هفت سالی می‌شود که وارد لیگ برتر شده است. در سال‌هایی که این تیم در ورزش حضور دارد، افراد کاربلدی در این باشگاه حضور داشتند و نتایج قابل قبولی به دست آمد. به جز قهرمانی امسال، فولاد یک قهرمانی دیگر و یک مقام سومی هم در‌کارنامه دارد. 
 
چه شد که بعد از جدایی از تیم ملی، تصمیم گرفتید سرمربی فولاد شوید؟
مذاکراتی‌ انجام شد و به این جمع‌بندی رسیدیم که تیم برای لیگ برتر کاملا آماده است. من به‌عنوان یک مربی والیبال آن‌قدر تجربه دارم که به جایی برای قهرمانی قول ندهم اما شرایط لازم را فراهم کردیم‌ و در کنار آن شکل خوبی به تیم دادیم. تعدادی بازیکن ملی‌پوش جذب کردیم و در ادامه تمرینات به سرعت آغازشد. هم تمرینات خوب بود و هم آمادگی. حمیت قابل‌توجهی در تیم وجود داشت و تلاش ما ستودنی بود. ما با ثبات‌ترین تیم لیگ برتری بودیم. 
 
در برهه‌ای از لیگ هم به نظر می‌رسید که فاصله قابل‌توجهی با دیگر تیم‌ها دارید؛ این‌طور نیست؟
بله این فاصله زیاد بود. در نیم‌فصل نخست که تیم بسیار قاطعیت داشت.در نیم‌فصل دوم هم تیم با استراتژی درستی جلو می‌رفت. البته به یک افتی هم دچار شدیم که این افت، توام با آگاهی بود. دراین برهه که افت کردیم تیم حتی اگر به پیروزی هم می‌رسید، خوب بازی نمی‌کرد. سعی ما بر این بود که تیم برای رقابت‌های پلی آف درفشارباشد. البته تیم بعد از آن افت، خیلی سریع به شرایط عادی برگشت. ما در پلی‌آف نیز نتایج خوبی به دست‌ آوردیم وهمه رقبا را در دو بازی شکست دادیم. ذهن برنده باعث شد تا به تیم القا شود قهرمان است. هیچ‌کس نمی‌توانست ما را ببرد. ما ویژگی‌های خودمان را بروز دادیم. 
 
حالا به‌عنوان قهرمان لیگ برتر ایران جام باشگاه‌های آسیا را در پیش دارید. برنامه‌تان برای این رقابت‌ها چیست؟
رقابت‌ها شهریور‌ برگزار نمی‌شود و هنوز مشخص نیست که میزبانی به ایران می‌رسد یا خیر.تا آن زمان بازی‌های ملی هم به پایان رسیده است. ما سعی می‌کنیم ترکیب را حفظ کنیم. در واقع یکی از هدف‌گذاری‌های ما حفظ شاکله اصلی تیم است. 
 
این شاکله اصلی در واقع ستاره‌های تیم هستند. نقش این ستاره‌ها در قهرمانی فولاد را چطور ارزیابی می‌کنید؟
ستاره، اصل انکارناپذیری در ورزش است.این ستاره‌ها در والیبال نیز تعیین‌کننده هستند.برخی‌ مربیان این نقش را انکارمی‌کنندو ورزش را از ستاره جدا می‌دانند.هیچ‌کس نمی‌تواند نقش ستاره‌های بزرگی مثل مسی راکتمان کند. این بازیکنان شاخصه‌های خود را دارند و براساس این شاخصه‌ها دستمزد آنها هم تعیین می‌شود. در تیم خود ما نقش ستاره‌هایی مثل محمد موسوی، محمد فلاح‌ یا محمد وادی را نمی‌شود ندید. این بازیکنان ویژگی منحصر به‌فرد خود را دارند و اثرگذاری خودشان را به جا‌ می‌گذارند. ولی در نهایت والیبال یک ورزش گروهی است و همه بازیکنان روی یکدیگر تأثیر می‌گذارند. 
 
فکر می‌کنم بیش از هر سرمربی دیگری در لیگ برتر، فشار روی شما بسیار زیاد بود؛ این‌طور نیست؟
من با توجه به تجربه‌ای که دارم با کمک همکارانم می‌توانم این فشارها را کنترل کنم. تجربه بسیار به من کمک کرد که از این مسیر خارج نشوم. لیگ برتر واقعا فشار زیادی‌ روی همه تیم‌ها، مربیان و بازیکنان دار‌د. 
 
یک بحث درباره لیگ برتر والیبال این است که بسیاری می‌گویند کیفیت گذشته را ندارد. 
ازسال۹۷ به بعد این لیگ دیگر به اندازه گذشته با کیفیت نیست. هر چند دیدارهای لیگ برتری به هم نزدیک است اما جدا شدن یک سری بازیکن خوب از لیگ برتر باعث افت کیفیت شد. به‌نظرم با کمبود بازیکن نخبه روبه‌رو هستیم. البته بازیکن خوب و متوسط زیاد داریم اما بازیکن ستاره به شدت کم است. دیگر در لیگ برتر والیبال بازیکن ۲۳ساله‌ای همتراز موسوی نمی‌بینیم ‌یا این‌که خبری از تولد سعید معروف جدید نیست. دیگراثری ازفرهاد قائمی‌ها وشهرام محمودی‌ها نیست.والیبال ماعاری ازبازیکن تاپ شده است. این شرایط روی تیم ملی هم تأثیرگذار شد و حال و روز فعلی این تیم به‌دلیل فقدان بازیکن خوب و درجه یک است. 
 
خودتان گفتید از تیم ملی حرف نمی‌زنید اما رفتید سراغ تیم ملی؛ پس بهتر است بیشتر دراین باره صحبت کنیم. 
تنها چیزی که درباره تیم ملی می‌توانم بگویم این که تیم را تحت فشار نگذاریم و قضاوت نکنیم. الان همه درباره تیم ملی نظر می‌دهند. این تیم نیاز به فضای آرامی دارد و باید بدون حاشیه به کار خود ادامه بدهد. 
 
پس به نظر شما تیم ملی اکنون فضای آرامی ندارد؟ 
یک لیگ با کیفیت به تیم ملی کمک زیادی می‌کند. نزدیک به سه، چهار سال است که تیم ملی والیبال ایران از مسیر رشد خارج شده است. فقط همین را می‌گویم؛ فقط همین. 

پائز: یک هدف بزرگ داریم؛ صعود به المپیک
سرمربی تیم‌ملی والیبال ایران در آغاز دور جدید تمرینات تیم‌ملی برای حضور در مرحله مقدماتی لیگ ملت‌های سال ۲۰۲۴ گفت: یک هدف بزرگ داریم وآن هم کسب سهمیه المپیک است، روی آن متمرکز هستیم و آن را به دست می‌آوریم.موریس موتا پائز افزود: من آگاه هستم به این موضوع که والیبال چقدر در ایران ازاهمیت برخوردار است. یادم می‌آید که از سال ۲۰۱۴ تا الان رشد یافته است و ایرانی‌ها والیبال را دوست دارند.وی با بیان این‌که من می‌توانم به خوبی این موضوع را احساس کنم، تصریح کرد: امیدوارم در ایران با هم کار خوبی انجام دهیم. برای همکاری با فدراسیون و بازیکنان بسیار هیجان‌زده هستم. من با شما صادق هستم، می‌دانم که همه هواداران اینجا واقعا والیبال را دوست دارند، برای آنها عملکرد تیم بسیار مهم است، این‌که تیم چه کاری انجام می‌دهد؟ چه کسی مربی است؟ چه بازیکنانی حضور دارند؟ اما من واقعا روی کارمتمرکز هستم.وی تاکید کرد: همگی یک هدف بزرگ داریم و واقعا بایدروی آن تمرکز کنیم که آن هدف هم راهیابی به المپیک پاریس است وتابستان امسال به آن نیاز داریم. نمی‌توانیم این فرصت را از دست بدهیم و باید متمرکز پیش رویم چون در صورت کسب این نتیجه مردم با ما خوشحال خواهند شد و امیدوارم که چنین باشد.پائز خطاب به مردم ایران گفت: من خیلی خوشحالم که اینجا هستم و امیدوارم تابستان خوبی را بسازیم و در پاریس ۲۰۲۴ باشیم. این هدف ماست و از حمایت شما متشکرم که در این چالش طولانی با تیم‌ملی همراه هستید.
هیلدا حسینی‌خواه - گروه ورزش

دیگر خبرها

  • چندین کشور اروپایی دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند
  • بورل: چندین کشور اروپایی دولت فلسطینی را به رسمیت می‌شناسند
  • نامه دانشجویان دیار حافظ و سعدی به دانشجویان آمریکایی و اروپایی
  • پزشکیان لیدر می‌شود؟/ترکیب‌ احتمالی فراکسیون‌های مجلس آینده
  • سمیر نصری: رونالدینیو و نازاریو استعدادهای بزرگ‌تری نسبت به مسی و رونالدو بودند
  • خروج والیبال ایران از مسیر رشد
  • محمد صدر: ایران با اسرائیل درگیر نشد، با ناتو رو در رو شد
  • آینده برجام / توافقی صورت می گیرد؟
  • تعریف دولتمردان برجام از خود به خاطر نابودی یک دهه فرصت رشد اقتصادی!
  • توضیح دبیرکل اتاق بازرگانی ایران و عراق درباره بازار دلار